جمهوری اسلامی ایران بدون هیچ مقدمهای، از طریق وزیر امور خارجه خود خبر داد که بهزودی با همه طرفهای مربوط به پرونده مذاکرات هستهای دیدار و گفتوگو خواهد کرد. تهران همچنین اعلام کرد که برای حل بحران جنگ یمن طرح جدیدی در دست دارد. اکنون این پرسش مطرح میشود که چرا دولت ایران در حال حاضر درصدد چنین اقدامی برآمده است؟
حقیقت این است که تهران به این واقعیت پی برده که صبر و حوصله غرب، بهویژه آمریکا، در برابر تعلل مکرر ایران رو به پایان است. البته این تحول به دلیل موضع قاطع واشنگتن در قبال ایران نیست، بلکه به دلیل فشارهای روزافزون اسرائیل و چالشهای ناشی از واقعیت سیاسی داخلی در آمریکا است.
پس از خروج تحقیرآمیز و حیرتآور آمریکا از افغانستان و سقوط آن کشور به دست طالبان، دولت ایالات متحده دیگر نمیتواند بحرانهای تازه یا پروندههای چالشبرانگیز دیگری مانند پرونده هستهای ایران را تحمل کند، زیرا به دلیل برخی مسائل درونحزبی، انباشته شدن چنین دردسرهایی میتواند دموکراتها را در انتخابات میاندورهای آینده تحت تاثیر قرار دهد.
البته تهران از این واقعیت آگاه است که چگونه مجلس نمایندگان آمریکا برای نوسازی سامانه دفاع موشکی «گنبد آهنین» اسرائیل، قانون اعطای یک میلیارد دلار به تلآویو را با اکثریت آرا به تصویب رساند و شکی نیست که این اقدام، میزان نفوذ تلآویو در واشنگتن را بهخوبی آشکار میکند.
عامل دیگری که ایران را به حرکت به سمت سازش وادار کرده، حتی اگر برای به دست آوردن زمان باشد، صحبت از دیدارهای آمریکا و اسرائیل برای آمادهسازی گزینه دوم در صورتی است که تهران از ادامه گفتوگو با غرب در مورد پرونده هستهای امتناع ورزد. علاوه بر آن، اعلام سفر مشاور امنیت ملی آمریکا به منطقه و دیدار وی از عربستان سعودی میتواند انگیزهای دیگری برای اقدام اخیر ایران به شمار رود و حتی میتوان گفت که تهران به همین دلیل، درصدد ارائه راهحلی برای بحران یمن برآمده است.
نشست وزیر امور خارجه آمریکا با وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حاشیه نشستهای سازمان ملل متحد در نیویورک و تاکید وی بر اهمیت اتحاد آمریکا و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای مقابله با تروریسم و خرابکاری در منطقه را میتوان عامل دیگری برای تصمیم اخیر ایران دانست.
دولت جمهوری اسلامی ایران در حالی میخواهد برای پایان دادن به بحران جنگ یمن راهحل سیاسی ارائه کند که عربستان سعودی پیش از آن چندین طرح ارائه کرده و موضع ثابت خود برای حل این معضل را به مردم یمن و جامعه جهانی نشان داده، اما جمهوری اسلامی ایران از طریق شبهنظامیان حوثی موردحمایت خود همواره مانع از تحقق این راهحلها و ابتکارها شده است.
درنتیجه، میتوان گفت که تلاش کنونی دولت ایران به هم زدن کارتها و جلوگیری از رفتن به سمت گزینه دوم است و تهران سعی میکند با این ترفند، واشنگتن و متحدانش را همچنان در مذاکرات وین سرگرم نگه دارد و به بالاترین امتیازات ممکن از روند مذاکرات وین دست یابد. از آنجا که مقامهای جمهوری اسلامی میدانند که آمریکا برای رسیدن به توافق از هر گزینهای استفاده خواهد کرد، بنابراین سعی میکنند دست به اقدامهایی بزنند که واشنگتن را از تصمیمگیری باز دارد. از سوی دیگر، تهران در حالی که به دنبال ادامه گفتوگو با آمریکا است، به نتایج مذاکراتی که واشنگتن با طالبان دارد هم گوشه چشمی دارد.
از این رو تهران میکوشد تا با حفظ نفوذ خود در خاورمیانه، بیشترین امتیاز ممکن را از مذاکرات وین به دست آورد؛ این در حالی است که برخی از طرفها در صداقت آمریکا و ماهیت اتحاد آن با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هم تردید دارند. البته با توجه به اقدامهای اخیر آمریکا، چنین برداشتی میتواند کاملا طبیعی محسوب شود؛ بهویژه اینکه اعتماد کشورهای اروپایی به واشنگتن نیز آسیبپذیر شده است.
تردیدی نیست که اسرائيل تنها کشوری است که ایالات متحده تحت هیچ شرایطی از حمایت آن دست نخواهد کشید؛ با این حال، آمریکا اجازه نمیدهد که اسرائیل بدون هماهنگی با واشنگتن توافق هستهای را به چالش بکشد؛ بهویژه اینکه اسرائیل در داخل ایران و بر نهادها و تاسیسات مختلف آن نفوذ اطلاعاتی بسیاری دارد.
در واقع، هدف ایران اقدامهای اخیر پایبندی به شروط مطرح شده و بازگشت به میز مذاکره نیست، بلکه تهران تلاش دارد با وقتکشی مانع از حرکت آمریکا به سمت گزینه دوم شود؛ زیرا در صورت وقوع چنین امری، اسرائیل که همواره منتظر فرا رسیدن چنین فرصتی است، بدون شک میتواند برتری خود را همچنان حفظ کند.
(برگرفته از روزنامه الشرق الاوسط)